چاپ اثر هنری؛ از قیمت تا واقعیت

چاپ هنری؛ مقوله‌ای که در دنیای پست مدرن امروزی به نوعی هاله قداست را از اثر هنری گرفته و آن را حتی در میان افرادی که توانایی کافی برای خرید اصل اثر را ندارند ترویج داده است.

به گزارش ایسنا، این اتفاق اگرچه در وهله‌ی نخست دوستداران هنر را که علاقه قابل توجهی به تماشای آثار هنرمندان بزرگی مثل محمد احصایی و حسین زنده‌رودی در محل کار یا منزلشان دارد، به وجد می‌آورد، اما با نگاهی عمیق‌تر برخی سوالات در این زمینه مطرح می‌شوند؛ اینکه برای مثال آیا با تکثیر این آثار، اصالت و قیمت اثر اصلی خدشه‌دار نمی‌شود، سود فروش اثر منتشرشده به چه کسی می‌رسد، چاپ آثار هنری چه پروتکل‌هایی دارد و سوالاتی از این دست.

در همین راستا به گفت‌وگو با سعید باباوند، منتقد هنری پرداختیم تا جزییات را از زبان کسی که باید بشنویم.

چاپ هنری؛ بازنشر یا بازتولید؟

این منتقد هنری در ابتدا ضمن اشاره به این نکته که این آثار بازنشر یا بازتولید نیستند، اظهار کرد: «آثار چاپ می‌شوند و اثر چاپی یک کار مستقل از اثر اصلی است. چاپ هنری از دوران رنسانس توجه هنرمندان را جلب کرد و از قرن هفدهم در جهان هنر چاپ هنری یا دستی به عنوان اثر مستقل جایش را باز کرد و هنرمند نوعی از اثر قابل تکثیر را در مقابل اثر یونیک شروع به تولید کرد.»

وی ادامه داد: «ما هنرهای قابل تکثیر داریم. مانند عکاسی، مجسمه‌سازی و …؛ یکی از این هنرهای قابل تکثیر نیز اثر چاپی است و امروز هم در دنیا یکی از شاخه‌های مهم هنرهای تجسمی، هنر چاپ دستی است. در هنر چاپ دستی یا هنرمند خودش چاپ کار است و مستقیما کار را چاپ می‌کند؛ یا اینکه چاپ اثرش را به دست شخص دیگری می‌سپارد. کسی که تخصص فنی چاپ دارد کار را می‌گیرد و اثر چاپی تولید می‌کند.»

باباوند اضافه کرد: «چاپ دستورالعمل و قاعده دارد. وقتی یک اثر از هنرمند چاپ می‌شود، هنرمند باید الزاما پای اثر را امضا کند. حالا برای امضای آن می‌تواند نسخه دریافت کند یا درصد از فروشش بگیرد و یا امتیاز اثر را بفروشد. به هر تقدیر و تحت هر نوع از مناسبات مالی، اثری که چاپ می‌شود با امضای هنرمند ارزش‌یابی می‌شود.»

وی ادامه داد: «چاپ اثر هنری بازتولید نیست بلکه خودش یک اثر مستقل است و خلق اثر هنری است به علاوه اینکه حتما تحت اشراف هنرمند و با امضای هنرمند انجام می‌شود. در حکم نسخه اصلی است و هر هنرمندی خودش می‌داند با چاپکارش چطور معامله کند. درصد بگیرد، تعدادی از آثار را بگیرد یا امتیاز بفروشد.»

فلسفه‌ی چاپ آثار هنری

باباوند ضمن اشاره به این نکته که چاپ یک شاخه هنری است، درباره فلسفه چاپ آثار هنری به ایسنا گفت: «مثل این می‌ماند که شما بپرسید فلسفه خلق نقاشی چیست. خب یک عده وجود دارند که باید نقاشی کنند تا حالشان خوب شود. یک عده هم هستند که باید کار چاپی کنند تا حالشان خوب شود. چرا آدم‌ها باید کار چاپ کنند؟ چون چاپ یک شاخه هنری است و آدم‌ها با انجام اثر چاپی، یک اثر هنری خلق می‌کنند.»

این منتقد هنری ادامه داد: «چاپ اثر هنری پروتکل‌های نسبتا دقیقی دارد. شما زمانی که یک اثری را چاپ و امضا می‌کنید در سمت چپ کار می‌بایست شماره‌ی نسخه یا به قول فرنگی‌ها ادیشن را هم بنویسید. مثلا شما از یک کلیشه بیست نسخه چاپ گرفته‌اید، می‌بایست زیر هر کدام از نسخه‌ها شماره‌ی نسخه را بنویسید به ترتیب یک از بیست، دو از بیست، سه از بیست و… تا وقتی مخاطب کارتان را می‌بیند بداند که اولا از این کلیشه تنها بیست نسخه چاپ شده و ثانیا آن اثری که در دست دارد کدام یکی از نسخه‌ها است. و اگر چاپکاری به اشتباه دو تا شماره‌ی همسان در مجموعه‌ی ادیشن‌هایش داشته باشد هر دو نسخه باطل می‌شود. همچنین چاپکار باید بعد از اتمام کارش کلیشه‌اش را معدوم کند. و البته این‌ها بخش کمی از پروتکل چاپ است و قواعدش بیشتر از این‌ها است. یعنی چاپ حساب و کتاب دقیقی دارد. اینکه در مملکت ما جای نیفتاده یک بحث دیگری است.»

یک اثر چاپی چه قیمتی دارد؟

باباوند در ادامه درباره یکی دیگر از غرض‌های چاپ آثار هنری صحبت کرد و گفت: «کار چاپی قیمتش پایین‌تر از کار تک‌نسخه است. مثلا فرض بفرمایید که یک کار ۵۰ در ۷۰ آقای حسین زنده‌رودی قیمتش الان در بازار در حدود ۷۰۰ میلیون تومان است. اما اثر چاپی آقای زنده‌رودی هست که شما در بازار این را با قیمت ۴۰ میلیون تومان نیز می‌توانید تهیه کنید. شما درواقع وقتی آن را خریداری می‌کنید، یک کار اورجینال دارید که متعلق به زنده‌رودی است و آن را امضا هم کرده است. شما لذت می‌‎برید که یک کار زنده‌رودی در منزلتان دارید یا احصایی یا هر هنرمند بزرگ دیگری اما آن قیمت کار تک‌نسخه را هم پرداخت نکرده‌اید. در واقع این یک قاعده‌ی اقتصادی برای کارهای تکثیری است که قیمت اثر تک‌نسخه با تکثیر، به تعداد نسخه‌ها تقسیم می‌شود؛ یعنی مثلا هنرمندی که قیمت کار تک‌نسخه‌ی ۵۰ در ۷۰ اش ۵۰۰ میلیون است وقتی ۱۰ نسخه‌ از یک کارش تکثیر می‌کند ۵۰۰ میلیون تقسیم بر ۱۰ می‌شود و قیمت هر ادیشن مشخص می‌شود. البته در مملکت ما چون هنرمندان زیاد گران نیستند، تقسیم بر نصف ادیشن می‌کنیم.»

وی همچنین به یکی از وظایف چاپ دستی اشاره کرد و گفت: «یکی از کارهایی که چاپ دستی انجام می‌دهد، ترویج هنر برای توده‌هاست؛ مثلا اهالی هنر که جیبشان عموما خالی است و البته علاقمند به خرید آثار هنری هم هستند و نمی‌توانند کار تک‌نسخه را بخرند، بنابراین کار چاپی را راحت‌تر خریداری می‌کنند. همچنین باید اضافه کنم که چاپ دستی بیان خاص خودش را دارد که با رسانه‌های هنری دیگر متفاوتش می‌کند. در واقع تصویری که شما با چاپ دستی خلق می‌کنید ویژگی‌های مختص خودش را دارد و این مزیت بزرگی است.»

چاپ اثری هنری در مملکت ما جا افتاده است؟

باباوند ضمن اشاره به این نکته که مراکز مهمی در جهان برای چاپ هنری وجود دارد و حراجی‌های بزرگ دنیا بخشی برای هنرهای تکثیری و چاپی دارند، ادامه داد: «شما اگر به سایت حراجی‌های بزرگ مراجعه کنید، می‌بینید که اصلا بخشی برای هنرهای تکثیری و چاپ دارند. همین‌طور آکادمی‌های بسیار مهمی در اروپا و آمریکا برای چاپ ساخته شده و گالری‌ها و ناشران تخصصی این زمینه هم وجود دارند.»

وی ادامه داد: «در مملکت ما چاپ اینقدر ناشناخته است که این سوال را برای رسانه‌ای مثل ایسنا به وجود می‌آورد که آیا اصلا این آثار با اجازه‌ی خود هنرمند چاپ می‌شوند و یا اصلا منفعت آن در جیب چه کسی می‌رود و سوالاتی از این دست.»

این منتقد هنری همچنین اضافه کرد: «این است که شما باید زحمت بکشید و تروجیش کنید تا جامعه بزرگتر از جامعه تجسمی، یعنی مخاطبان هنر با مقوله چاپ هنری آشنا شوند و بدانند که چاپ هم یک اثر هنری است، قاعده‌منده و اصالتش قابل اثبات است و به عنوان اثر هنری می‌شود آن را خرید و نگه داشت.»

مالکیت معنوی، کلید چاپ آثار هنری

باباوند در ادامه به اهمیت حق مالکیت معنوی اشاره کرد و ادامه داد: «اگر مجموعه‌داری می‌خواهد اثر تک‌نسخه‌ای که از هنرمند خریده به صورت اثر چاپی درنیاید باید حق مالکیت معنوی را هم از هنرمند بخرد که طبیعتا باید قیمت بیشتری پرداخت کند.»

این منتقد هنری ادامه داد: «مالکیت معنوی اثر با فیزیک یک اثر متفاوت است. یک مجموعه‌دار فیزیک یک اثر را خریدای می‌کند. البته این را قید کنم که در جامعه ما، هنرمندان وقتی می‌خواهند اثرشان را چاپ کنند یا از مجموعه‌دارشان مجوز می‌گیرند یا آن را تغییر می‌دهند. اما این را هم قید کنیم که مالکیت معنوی اثر مربوط به هنرمند است و نه به مجموعه‌دار. او فیزیک اثر را خریداری کرده نه معنای اثر را.»

اصالت هنرمند با فروش مالکیت معنوی زیر سوال می‌رود؟

در پایان گفت‌وگو، باباوند در پاسخ به این سوال که آیا با فروش مالکیت معنوی، اصالت هنرمند زیر سوال می‌رود یا خیر؟ گفت: «چرا برود مثلا یک موسیقی‌دان مالکیت آلبومش را به یک شرکت تولیدکننده می‌فروشد و مالکیت معنوی کارش را نیز واگذار می‌کند تا در صداوسیما و … پخش شود. این لطمه‌ای آیا به جایگاه آن اثر موسیقی وارد می‌کند؟»

وی در آخر خاطرنشان کرد: «این‌ها اقتصاد هنر است. ببنید به هر حال هنر هم یک اقتصادی دارد منتها ما می‌خواهیم یک جایگاه قدسی برایش بتراشیم. درنهایت مالکیت معنوی یک امر اقتصادی است.»